به گزارش شمالغرب به نقل از آران‌مغان، کشیده شدن انتخابات به دور دوم در بعضى حوزه ها موجب شده اصلاح طلبان(اعتدالیون و حامیان دولت) و اصولگرایان براى کسب اکثریت کرسى هاى مجلس در هر حوزه از کاندیدایى خاص حمایت کنند. هرچند راهبرد حمایت از نامزدهاى انتخاباتى که پیشینه فعالیت سیاسى در جبهه هیچ یک از دو جناح را ندارند اقدامى چندان صحیح قلمداد نمى شود، اما مى توان به این حرکت به عنوان یک ترفند سیاسى براى پیشبرد اهداف کوتاه مدت سیاسى نگریست و آن را بررسى کرد.

در برخى شهرها رقابت از همین حالا آغاز شده و گاه شاهد رفتارها و فضاسازى هایى نه چندان منطقى و عقلایى از سوى هواداران نامزدهاى انتخاباتى و جریان هاى حامى آن ها هستیم. در راستاى شفاف سازى فضا به مواردى چند از ویژگى هاى یک نماینده شایسته میپردازیم.

استقلال عمل و مدیریت قوى

نماینده اى مى تواند از حقوق مردم دفاع کرده و در قانونگذارى از موضع قدرت عمل کند که وامدار یک جریان خاص نباشد، بدین معنى که اگر براى مثال اصلاح طلبان در انتخابات از نامزدى حمایت کنند که هیچ فعالیت سیاسى در احزاب اصلاح طلب نداشته است، این فرد وامدار اصلاح طلبان خواهد بود و به دلیل دینى که براى ورود به مجلس به آن جناح سیاسى دارد، بیش از آن که نماینده مردم منطقه اش باشد، نماینده یک جناح سیاسى و در خدمت اهداف آن ها خواهد بود.

مدیریت قوى یکى دیگر از شاخص هاى مهم شناسایى نماینده اصلح است، سوابق اجرایى و مدیریتى افراد مى تواند راهنماى خوبى براى این مورد باشد.

فن بیان و سخنورى

معمولا در شهرهاى کوچک (که تقریبا تمامى حوزه هایى را که انتخابات در آن ها به دور دوم کشیده شده شامل مى شود) با مراجعه به ستاد انتخاباتى هر نامزد و یا گروه و کانال آن فرد و هوادارنش در شبکه هاى اجتماعى، مى توان ویدئوهاى سخنرانى کاندیداهاى انتخابات مجلس را یافت. این ویدئوها منبع خوبى براى قضاوت در مورد فن بیان و قدرت سخنورى افراد است. البته  حضور در جلسات سخنرانى هر نامزد بهترین راه آگاهى از قدرت کلام اوست.

فردى که به او رأى میدهید قرار است زبان گویاى شهر ما در مجلس باشد، پس با دقت انتخاب کنیم تا صداى شهرمان شنیده شود.

کسانى که حتى توانایى اداره جلسات ستاد مردمى شان را نداشته و افراد دیگرى در جلسات آن ها سخنرانى مى کنند نمى توانند نمایندگان مناسبى باشند.

دلسوزى و تعلق خاطر

فردى مى تواند تعلق خاطر به یک شهر داشته باشد اما اهل آن شهر نباشد، یا اصالتا اهل آن شهر بوده اما در آن شهر متولد نشده باشد.

مى توان گفت تمامى افراد صاحب نظر سیاسى اصلاح طلب، اصولگرا و به طور کلى از هر طیف سیاسى دکتر على لاریجانى را به عنوان یک سیاستمدار قدرتمند و لایق میشناسند و از وى به نیکى یاد مى کنند. اما آیا اینکه على لاریجانى که یکى از برجسته ترین چهره هاى سیاسى کشور است، متولد شهر نجف در کشور عراق است از تعلق خاطر ایشان به ایران عزیزمان کاسته؟ آیا نمى توان ایشان را یک نخبه سیاسى ایرانى دانست؟

واضح است که چنین معیارهایى فقط براى عوام فریبى کاربرد دارند و جغرافیاى محل تولد هرگز تعیین کننده وطن اصلى و جایى که قلب هر انسانى به آن تعلق دارد نیست.

التزام به قانون

فردى که قرار است به قوه مقننه راه یافته و در امر خطیر و مقدس قانونگذارى مشغول فعالیت شود، مى بایست قبل از هرچیز به قانون اعتقاد داشته و به آن عمل کند، قانون گریزى و قانون شکنى در هر مرحله از انتخابات مى تواند ملاک خوبى براى شناسایى کاندیدایى باشد که لایق حضور در مجلس نیست.

متأسفانه نمونه هایى از این رفتارها مشاهده شده که لازم است ملت فهیم با هوشیارى در مقابل چنین افرادى بایستند و از ورود آن ها به یکى از ارکان مهم نظام جلوگیرى کنند.

صداقت

در این مورد بسنده میکنم به اشاره اى گذرا به یکى از حوزه هاى انتخابیه که متأسفانه هواداران نامزدى که یک قاضى با سابقه ى چندین ساله است، ادعا مى کنند وى اصلاح طلب بوده و هست. این در حالى است که قضات محترم نباید وابستگى به احزاب و گروه هاى سیاسى داشته باشند!

امید است در مرحله دوم انتخابات دهمین دوره ى مجلس شوراى اسلامى شاهد حضورى پرشور و انتخابى آگاهانه باشیم.