به گزارش شمالغرب به نقل از مشکین رسا، برگزاري انتخابات رياست جمهوري با تناوب چهار ساله و تجربه ظهور گفتمان جديد با انتخاب رئيس جمهور جديد حداقل دستاوردي كه دارد تقويت اميدواري عمومي و باز توليد نشاط سياسي و مديريتي است ليكن بعد از سپري شدن حدود يك و نيم سال از شكل گيري دولت جديد كه اتفاقا خود را " دولت تدبير و اميد" ناميده است نه تنها هيچ جرقه اميدي در مشگين شهر ( به عنوان بخشي از جامعه بزرگ ايراني) ديده نمي شود بلكه هر روز شاهد مسدود شدن روزنه هاي اميد موجود هم هستيم.

ظاهراً راس دولت تمام تخم مرغ هاي خود را در سبدي به نام مذاكره هسته اي جمع كرده و آن را براي معامله به هفته بازار پنج به علاوه يك برده است و بدنه كشور و مديريت اجرايي را مانند گوشت قرباني به نماينده گان مجلس سپرده است به طور مثال نماينده ما تا يك سال پيش به دليل اعتقاد دولت قبلي به اصل تفكيك قوا اجازه دخالت در انتصاب مدير يك اداره را نداشت و روزگارش در مجلس سپري مي شد ولي در يك سال اخير تمام هم و غم خود را در منطقه متمركز كرده و هر روز يك مدير عوض مي كند انگار دولتي در كار نيست و نماينده محترم مجلس جانشين تام الاختيار دولت در امور شهرستان است و گوش مردم به شنيدن اخبار عزل مديران قبلي و موجود بدون توجه به ظرفيت و كارآمدي افراد و ضرورت تغيير و نصب منسوبان به نماينده مجلس هستند، و جالب تر آنكه اشت هاي سيري ناپذير نماينده محترم در عزل مديران و جايگزيني منصوبان به اندازه اي طغيان نموده است كه حتي شهردار هم از اين قاعده مستثني نيست.

شهرداري كه قانوناً عزل و نصب آن از اختيارات قانوني شوراي شهر است شنيده شده است جريان نماينده با هدايت شخص وي به دنبال تنگ كردن عرصه خدمت براي آقاي آذرمي ( شهردار فعلی) و قرار دادن شورا در گوشه رينگ به طوري كه چاره اي جز انتخاب گزينه مد نظر نماينده مجلس نداشته باشند و از تحركات هفته گذشته اين گونه استباط مي شود كه گزينه مورد نظر هم احتمالا جناب ( ر یا ا ) است! كه بعد از فتح مديريت جهاد و كشاورزي مقصد عمليات بعدي فتح مديريت بلديه است!

نامه تند و تهديد شهردار توسط فرماندار محترم و استفاده از عبارت " آخرين تذكر" خطاب به ايشان نشانگر آن است كه هدايت سازماني عمليات حذف شهردار را به فرماندار سفارش داده اند چيزي كه قانوناً در صلاحيت اش نيست واز طرف ديگر فضاسازي رسانه اي عليه شهردار را نيز به يك سايت محلي كه آدرس آن در سايت فرمانداري تبليغ مي شد سپرده شده است.

البته اين شرايط صحنه امتحاني براي شوراي محترم شهر است و مردم به دقت نظاره گر هستند كه ببينند آيا شورا به صورت احساسي متاثر از فشار سازماني فرمانداري و فضاسازي شريك رسانه اي آن مي شود؟ يا اينكه در مقابل اين فشار ها مقاومت كرده و با حفظ استقلال از منتخب خود حمايت مي كند؟

اي كاش اگر نماينده محترم مجلس از امور ضروريه عزل و نصب دقايق فارغ شده و فرصتي داشته باشند به اين سئوال هم پاسخ بدهند كه دستاورد و منافع اين همه عزل و نصب براي مردم چيست؟ سئوال ديگر اينكه آيا حضور يك عنصري با تفكر مستقل كه سرسپرده نماينده محترم مجلس نباشد در جمع مديران شهرستان چه ضرري به منافع مردم دارد؟

سئوال ديگر اينكه وقتي شاكله مديريت شهرستان توسط نماينده مجلس مهندسي و چيده مي شود آيا امكانات عمومي و دولتي در جهت تبليغات ايشان مورد سوء استفاده قرار نمي گيرد؟

ايا اين وضعيت سلامت و ازادي و عدالت انتخاباتي را مخدوش نمي كند؟

نماينده محترم در عرصه رونق اقتصادي شهرستان تحقق برنامه هاي كلان و كاهش نرخ بيكاري با ايجاد فرصت اشتغال چه دستاوردي دارد؟

عملكرد و نقش نماينده ما در امر قانون گذاري چيست و به تعبير روشنتر جناب اسدي غير از پيشنهاد درج شرط فوق ليسانس در شرايط كانديداتوري مجلس و معاف كردن نمايندگان با مدرك ليسانس ( كه خود نيز شامل آن بوده ) در قانون انتخابات در تهيه و تصويب كدام قانون منطبق با منافع مردم نقش داشته است؟

آقاي نماينده محترم حتماً مي دانند كه وحدت و انسجام سياسي و اجتماعي شهرستان مهمترين مولفه توسعه هر منطقه است بنابراين اين حق طبيعي ماست كه بپرسيم اقاي اسدي! جنابعالي براي ايجاد وحدت و تقويت انسجام اجتماعي و زدودن شكاف ها و كدورت ها ميان مردم چه قدمي برداشته ايد؟

آيا مي توانيد فقط يك نمونه نام ببريد؟ و ...