به گزارش شمالغرب به نقل از مشکین رسا، اگر بخواهیم برای یک موضوع سناریوی نزدیک به آن را تعریف کنیم لازم است که در کنار چیزی که طرح می کنیم دلیلی نیز برای آن ارائه دهیم بنابراین سعی خواهیم کرد که دلایل گفته های قبلی را بازگو کنیم اگر بخواهیم چکیده ای از مطالب قبل را بنویسیم بدین صورت خواهد بود.
 
_حضور کاندیداهای قدرتمند و دارای پایگاه مردمی و هم چنین ظهور نیروهای جدید سیاسی در مشکین شهر باعث حساس و نفس گیر شدن انتخابات برای کاندیداها بطور کم سابقه خواهد شد.
_ با توجه به آرای بالای اصولگرایان در انتخابات های گذشته لزوم و احتمال ائتلاف مابین کاندیداهای آنان امری ضروری به نظر می رسد.
_ اگر یک ائتلاف گسترده توسط اصولگرایان صورت بگیرد واکنش طرف مقابل قطعا یک حرکت با بازی انحرافی خواهد بود.
حال اگر بخواهیم بگوییم که اصلا چرا باید این ائتلاف ما بین اصولگرایان صورت بگیرد و اساسا چه عواملی باعث می شود آن ها به کاندیدای واحد برسند می توان به دلایل زیر اشاره کرد.
 
مهمترین دلیلی که می تواند برای این امر صورت گیرد شخصیت بالای بزرگ منشی از ولی ملکی بوده است بطوری که وی از قدیم الایام به تفکر کلان همراه با بزرگواری مشهور بوده است و ملکی همواره به این خصایص مشهور بوده اند همچنین تجارب فراوان سیاسی ملکی در ابعاد مختلف و اشباع سیاسی وی از دلایلی است که می تواند سبب عدم حضور وی در این دوره باشد.
 
همچنین رویکرد فرهنگی ملکی در چندسال اخیر و دوری وی از محیط های سیاسی همگی می تواند از دلایلی برای رویکرد ریش سفیدانه این کاندیدای مطرح اصولگرایی  باشد بنابراین حمایت ملکی از نماینده دیگر اصولگرایی می تواند به عنوان تفکر کلان و فداکاری این نامزد به حساب آید کاری که توسط عارف برای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت ولی متاسفانه در اردوگاه اصولگرایان شاهد چنین امری نبودیم.
 
با در نظر گرفتن این موارد هم چنین فاکتورگیری از این نکته که جریان اصلاح طلبی بعد از انتخابات 92 به یک فرایند بازتولید رسیده است و با رویکرد همگرایی مابین خاتمی و هاشمی چیزی که به عینه مشخص است این است که این جریانها بطور خاص در حال حرکت چراغ خاموش به سمت کرسی های مجلس و خبرگان هستند چیزی که آیت الله جنتی بطور شفاف نسبت به آن اعلام خطر کرد.
 
در این میان اصولگرایان به این نتیجه رسیده اند که برای تکرار نشدن اشتباهات قبلی باید در بعد گفتمانی وارد عرصه شنود  و نماینده ای را وارد این جریان در انتخابات پیش رو کنند.
قطعا حضور برخی کاندیداها نه تنها در مشکین شهر بلکه در منطقه شمال غرب کشور می تواند یک وزنه قدرتمند برای دفاع از برتری گفتمان انقلاب باشد.
 
اگر این نکته را در نظر بگیریم که استان اردبیل از لحاظ هندسه سیاسی و جناح بندی های آن همیشه چند قدم از کشور عقب بوده و سیاسیون آن اکثراً جناح بندی قاطعی نداشته اند و بیشتر با تغییرات جریانهای سیاسی خود را سازگار کرده اند و در این خصوص می توان به شخصیت هایی اشاره کرد که می تواند وزن استان را از لحاظ نمایندگی بطور شاخص بالا ببرد.
حال اگر در اینجا یک نقطه بگذاریم و نگاهی به اتفاقات جریانات مقابل داشته باشیم چه اقداماتی را می توانیم پیش بینی کنیم با توجه به موارد مطرح شد حتما این سوال مطرح می شود که اگر یک ائتلاف اصول گرایی صورت گیرد  چرا نباید شاهد یک ائتلاف ما بین اصلاح طلبان باشیم.
 
اوایل اسفندماه گذشته نماینده مردم مشگین شهر در یکی از سایت های محلی مطالبی را با عنوان چرا اسدی فضای انتقاد را برای خود باز نگه داشته است منتشر کرد، البته اهداف سیاسی این نوشته مشخص است اما اگر سوال دیگر بخواهیم مطرح کنیم این است که چرا اسدی هیچ فضای پاسخ گویی را باز نکرده است و همواره از رسانه ها گریزان است و در هیچ نشست خبری ای در شهرستان برگزار نمی کند.
 
واقعا دلیل آن چیست ؟ اگر بخواهیم جوابی ساده برای این سوال مطرح کنیم باید بگوییم که نماینده فعلی اصلا چرا باید نشست خبری برگزار و حضور پیدا کند در صورت حضور از چه چیز می خواهد دفاع کند از کارهایی که نکرده است و یا از جنجال هایی که به پا کرده یا از انتصابات عجیب و قریبی که شبانه انجام داده است و در واقع اگر بخواهیم کارنامه ای را برای نماینده ترسیم کنیم به جز این مباحث چیز دیگری پیدا نمی شود.
 
حال که نزدیک به هفت سال از دوران وکالت وی می گذرد واقعا چه چیزی از این نماینده عزیز به یادگار مانده است چه کار مثبتی انجام شده است چه طرحی کلانی آورده شد و یا کدام استراتژی توسعه نوشته شده است و شاید تنها  یادگار شاخص ایشان همان کلمه مرده باشد و به جرات می توان گفت این مشکین شهر همان مشکین شهر هفت سال پیش است و تنها چیزی که در آن عوض شده است از دست رفتن زمان و فرصت سوزی بوده است و شاید کارهایی هم انجام شده که با چشم عادی دیده نمی شوند؟
هفت سال زمان کمی نیست به راستی چرا باید یک شخص هفت سال را برای مسائل کودکانه و حاشیه ای بپردازد.
 
وقتی به جمله یکی از اعضای شورای شهر فکر می کنم که وقتی دلیل ممانعت نماینده از انتخاب شهردار مشگین شهر را پرسیدم گفت: اسدی از این ناراحت بود که چرا به من نگفته اند که چه کسی را می خواهند انتخاب کنند . یعنی شش ماه لج و لجبازی و صف آرایی سیاسی برای انتخاب یک شهردار به خاطر یک دلیل کودکانه است.
 
وجود این موارد در کنار مقطعی عمل کردن نماینده محترم در جناح بندی های سیاسی که در مقاطع مختلف تغییر رویکر داده است از مصاحبه های اصولگرایانه در زمان احمدی نژاد تا همسویی با دولت جدید در ماه های اخیر همگی از مواردی هستند که کدهای  منفی زیادی را برای عدم حمایت اصلاح طالبان از وی نشان می دهد و مطمئنا هیچ اصلاح طلبی او را به عنوان اصلاح طلب قبول ندارد( حتی با وجود تلاش های مکرر وی برای نشان دادن خود به عنوان یک اصلاح طلب.
 
مطمئنا نماینده خود نیز به این نکات آگاهی دارد و همچنین می داند برای موفقیت در انتخابات باید برنامه ای مناسب را سازماندهی کند اما این برنامه چه خواهد بود؟ و چه کسانی آن را بازیگردانی خواهند کرد؟
با تجاربی که از اقدامات نماینده در طول سال های گذشته به چشم می خورد می توانیم یک بازی غالب را برای او پیش بینی کینم و برای درک بهتر آن از یک مثال استفاده می کنیم: در جلسه ای که در دوره ی اول نمایندگی اسدی در یکی از روستاها برگزار شده بود یکی از شوراهای آن روستا نسبت به یکی از مدیران دولتی گلایاتی را مطرح کرد بلافاصله بعد از این حرف اسدی مستقیما شماره تلفن مدیرکل را گرفت و به او گفت که: آقا مردم از این مدیر ناراضی هستند و بیایید با خودشان مستقیم حرف بزنید اگر از این مسئله کمی با حوصله عبور کنیم می توانیم به این نکته دست  یابیم که اسدی چقدر سیاستمدار زیرکی است و از فرصت ها با چه سرعتی برای اهداف مطلوب استفاد می کند.
 
حال که موقع پاسخگویی به مردم است نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی چگونه باید نظر مرد را جلب کند
نکته: نیازی به جلب نظر مردم نیست.
پس سناریوی احتمالی چه خواهد بود ؟ اگر بخواهیم از تغییر و تحولات چند ماه اخیر و شام های سیاسی همچنین تحرکات رسانه ای دوستان رویکردی را ترسیم کنیم قطعا قوی ترین تاکتیکی که می تواند اتخاذ شود حضور یک جریان با چند نماینده خواهد بود.
اما هدف از این کار چه خواهد بود تا آرای آنها تقسیم نشود؟
جواب این سوال در اینجا است که وقتی که چنین اتفاقی بیافتد ما باید یک فکر پشت پرده را بازخوانی کنیم که در مطالب قبل از آن به عنوان نیروهای تخریب چی یا خط شکن استفاده شده بود و قطعا برنامه این نیروها در تخریب نامزد شاخص خلاصه خواهد شد و طی یک برنامه از پیش نوشته شده کاندیدای قدرتمند رقیب به اتهامات و حاشیه های زیادی کشانده خواهد شد و جریان دلخواه در سکوت و آرامش از این آب گل آلود صید خود را خواهد گرفت.
 
و اگر پیش تعریفی را از این حرکت ارئه دهیم خط دهی های رسانه ای است که در چند وقت اخیر با دقت قابل ملاحظه ای تسریع یافته است ...